یک خاطره

یه خاطره عبرت آموز:یکی از فامیلهای ما توی ژاپن با یه ژاپنی دوست شده بود چندین سال گذشت از قضا یک سال بعد از برگشتنش از ژاپن این اقا به عنوان کارمند سفارت ژاپن وارد تهران شد و خب دوباره رفت و امد خانوادگی و دوستی صمیمانه تر شروع شد.چند وقت بعد که می خواست برگرده فامیل ما ازش خواست کمکش کنه برگرده ژاپن چند سال دیگه اونجا کار کنه این درخواست موقعی بود که کشورهای اسیای جنوب شرقی دچار بحران اقتصادی شده بودند طرف برگشت بعد از اونهمه رفاقت و ... گفت:الان کشور من از نظر شرایط کار و اقتصاد در شرایط خوبی نیست و نمی تونم کاری به ضرر کشورم بکنم.

یه خاطره دیگه:

یه فرانسوی برای پروژه ال90 اومده بود ایران یک ساعاتی توی وقت اضافی باهاش حرف زدم گفت می خوام هتلم رو عوض کنم گفتم چرا گفت برای اینکه خیلی گرونه شبی 170 دلاره گفتم مگه پولش رو شرکتتون نمی ده گفت چرا ولی شرکت متعلق به من و امثال منه .......

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد